جدول جو
جدول جو

معنی ابن فولاد - جستجوی لغت در جدول جو

ابن فولاد
(اِ نُ)
یکی از ولات آل بویه. او در 406 ه. ق. بر آل بویه طغیان کرد و حکومت قزوین تقاضا میکرد و در نواحی ری بغارت و راهزنی پرداخت و از فلک المعالی منوچهر بن قابوس برای جنگ با مجدالدولۀ دیلمی مدد خواست و او با مجدالدوله و مادرش چند بار به محاربه پرداخت و به آخر مجدالدوله در 407 حکمرانی اصفهان بدو داد و غائلۀ او رفع شد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ وَلْ لا)
ابوالعباس احمد بن محمد مصری. فقیه نحوی. او راست: کتاب المقصور و الممدود و کتاب الانتصار و در آن اقوال سیبویه را تأیید و آراء مبرد راتضعیف کرده. وفات او به سال 332 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ)
ابومحمد حسن بن ابراهیم مصری مورخ (306-387 ه. ق.). کتابی در خطط مصر و کتاب دیگری اخبار قضاه مصر دارد. و آن تکملۀ اخبار محمد بن یوسف بن یعقوب کندی است. (از ابن خلکان)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ فَ)
احمد بن فضلان بن راشدبن حماد. یکی از فقهاء. او بزمان مقتدر خلیفۀ عباسی از جانب خلیفه با جماعتی از جمله سوسن رسی از بغداد از راه خراسان و بخارا و خوارزم برسالت نزد پادشاه بلغار رفته و در 12 محرم 310 ه. ق. بدانجا رسیده اند، و او از این سفر سفرنامه ای کرده و مسعودی و اصطخری و یاقوت از آن اقتباس کرده اند
لغت نامه دهخدا